لیلی به گاه مرگ به مادر خویش وصیت میکند که پس از مرگ او را همانند عروسی اراسته کرده و سپس به خاکی که برانسانها پرده میکشد سپارند واینگونه است که می گوید : سرمه مرا از غبار دوست نیلم از نیاز معشوق وگیسوانم را به گلاب اشگ اغسته کن. عطر مرا از دود و بوی جگر سوخته ی در هجران یار وحنوط مرا از گل زرد کافور مرا از دم سرد قرار بده.کفن مرا به خون بیالای که من شهید راه عشم و این کفن سرخ لباس روز عید و عروسی من خواهد بود
 
نظرات شما عزیزان:
فاطمه 
ساعت9:49---11 خرداد 1391
سلام دوست خوبم از اینکه به من نظر دادی ممنونم آره درست فکر کردی به ادبیات علاقه زیادی دارم من لینکت کردم تو هم خواستی لینکم کن
|